بخش بندی یا تقسیم بندی بازار یکی از قدیمی ترین ترفندهای بازاریابی است. با متنوع تر شدن ترجیحات و ویژگی های جمعیت شناختی مشتریان و افزایش گزینه های رقابتی، بخش بندی بازار در هر کسب و کار و یا هر طرح بازاریابی، به عنصری حیاتی تبدیل شده است. در واقع، افراد با توجه به بخش بندی بازار، اقدام به تولید یک محصول می نمایند.
آنچه که مشتری می خواهد را می توان به سه دسته تقسیم کرد. نیازها، خواسته ها و مطالبات. برای پاسخگویی صحیح به نیازها، خواسته ها و مطالبات، باید بازار را بخش بندی کنید. اولین گام در بخش بندی، تعیین ویژگی های مشتری است که محصولات شما را به دیگر محصولات، ترجیح می دهد. در واقع بخش بندی، مبتنی بر مشتریان است. مشخص کنید که چه کسی محصولات شما را می خواهد و نیازها، خواسته ها و مطالبات او از محصول شما چیست؟ بنابراین هنگامی که تصمیم به تولید یک محصول دارید، حتما بخش بندی بازار را انجام دهید.
روش های مختلفی برای بخش بندی بازار وجود دارد که اجرای هر کدام از آنها در دنیای واقعی، متفاوت است. در ادامه جزئیات برخی از این روش ها بیان شده است.
تقسیم بندی رفتاری
در تقسیمبندی رفتاری چند فاکتور را به صورت همزمان باید در نظر گرفت، مثلا اینکه مشتریان تا چه حد از محصول شما آگاهی دارند، برخورد مصرفکنندگان نسبت به محصول شما چگونه است؟ آنها چطور و چقدر از محصول شما استفاده میکنند یا چطور به آن واکنش نشان میدهند همچنین وفاداری آنها نسبت به محصول شما چگونه است؟
تقسیمبندی رفتاری در مرحلهای که در مورد تقسیمبندی بازارتان میاندیشید، میتواند نقطهی آغاز فوقالعادهای باشد.رفتار مصرف کننده و استراتژی بازاریابی.
برای مثال یک بسته انرژیزا را در نظر بگیرید. هنگام خرید چه چیزی برایتان مهمتر است؟
آیا به قیمتش نگاه میکنید؟ آیا به میزان کالریهایش نگاه میکنید؟ آیا به میزان پروتئین آن نگاه میکنید؟ یا شاید اصلاً اهمیتی به اینها نمیدهید، و فقط برای رفع گرسنگی آن را میخواهید؟ روش ما برای هر یک از این دستهها و با توجه به اهداف مختلفی که این مشتریان به دنبالش هستند باید کاملا متفاوت باشد. همچنین باید به مکانهای آنلاین و آفلاینی که مشتریان احتمالاً در آنجا حضور دارند هم بیندیشیم . مثلاً برای بازاریابی محصولمان برای مشتریان آفلاین، میتوانیم زدن یک پوستر در یک باشگاه ورزشی را در نظر بگیریم. در حالی که برای بخش آنلاین، شاید بخواهیم آگهیمان را به صفحهی سایتی که لباس ورزشی میفروشد اضافه کنیم.
تقسیم بندی روان شناختی
این تقسیمبندی با مطالعهی فعالیتها، علایق، و نظرات مشتریانتان حاصل میشود. به سبک زندگی مشتریان خود فکر کنید. اوقات فراغت خود را چطور میگذرانند؟ تحت تأثیر چه چیزهایی هستند؟ سعی میکنند چه تصویری از خودشان نشان دهند؟ نیازها و خواستههای افراد حاضر در این گروه دارای چه اشتراکاتی است؟
مثلاً، اغلب افرادی که یک ماشین لوکس میخرند، آنطور که از وضعیت اقتصادیشان برمیآید فقط از عهدهی خرید آن ماشین برنمیآیند، بلکه ظاهراً مایلاند برای محصولات بیشتری در سبک زندگی لوکسشان هزینه کنند. پس میتوان از روی شواهد و قراین گفت که آنها به مکانهای باکلاسی هم سفر میکنند، برندهای خاصی میپوشند، یا از تشکیلات خاصی دیدن میکنند.
حالا بیایید فکر کنیم میخواهیم یک ماشین لوکس بفروشیم، اگر میخواهیم بین افرادی که از عهدهی خریدش برمیآیند بازاریابی کنیم، باید این کار را از جاهای گرانقیمت دیگر شروع کنیم؛ مثل یک مجلهی لوکس که در بخش first class یک خط هوایی یافته میشود، یا گماردن یک متصدی در بیرون یک رستوران گرانقیمت.
تقسیم بندی آماری
تقسیمبندی آماری همانطور که حتماً حدس زدهاید، بر اساس ویژگیهای آماری مشتریانتان صورت میگیرد. چیزهایی مثل، سن، جنسیت، شغل، سطح تحصیلات، سطح درآمد و بسیاری چیزهای دیگر.
اگر کسب و کار شما از نوع B2B بود، این رویکرد میتواند اندازهی شرکت، تعداد کارکنان، یا حتی مکان شرکت را شامل شود.
تقسیم بندی جغرافیایی
این تقسیمبندی بازار بر اساس نواحی جغرافیایی مثل یک کشور، مناطق، شهرهای مختلف، یا کدهای پستی انجام میشود. به عبارتی میتوانید رویکرد دسته بندی جغرافیایی را اتخاذ کنید که دسته بندیهای آماری و جغرافیایی را ترکیب میکند. یعنی به منظور ایجاد پروفایلی دقیقتر، به اطلاعات آماری در یک منطقهی خاص نگاه کنید.
تقسیم بندی موقعیتی
تقسیمبندی موقعیتی بر موقعیتهای خاصی تأکید دارد که کاملاً مستقل از مشتری هستند. شما اصلاً اهمیتی به آمار نمیدهید و فقط به موقعیتهایی مثل بیرون رفتن برای بستنی خوردن، به تعطیلات رفتن، یا تشنه شدن مشتریانتان اهمیت میدهید.
این روش اهمیتی نمیدهد که شما مرد یا زن هستید، در اروگوئه یا رومانی زندگی میکنید یا وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالا یا پایینی دارید. تمام چیزی که برای آنها مهم است، این است که آیا تشنه هستید یا نه؛ به همین سادگی.
تقسیم بندی فرهنگی
در این مورد بازارها را طبق خاستگاه فرهنگی آنها طبقهبندی میکنید. این رویکرد با در نظر گرفتن اینکه درک یک فرهنگ میتواند آگاهی زیادی نسبت به گروههای خاص مشتریان و رفتارهای آنها به شما بدهد، بسیار قدرتمند است. وقتی از تقسیمبندی فرهنگی استفاده میکنید، قادر خواهید بود با یک فرهنگ فرضی به مؤثرترین شکل ممکن ارتباط برقرار کنید. فرهنگها میتوانند بزرگ باشند، میتوانند به وسعت یک کشور یا برعکس کوچک باشند و فقط فرهنگ منطقهای خاص یا حتی یک استارتاپ را بازتاب دهند.