چطور می توان روی استارت آپ ها سرمایه گذاری کرد؟ – TheMarketingLab

چطور می توان روی استارت آپ ها سرمایه گذاری کرد؟

استارت آپ در حقیقت نوعی از شرکت است که نوپا می‌باشد و با یک ایده اولیه کار خود را شروع می‌کند؛ ولی با سرعت رشد کرده و سریع به درآمد می‌رسد. از معروف‌ ترین استارت آپ های دنیا می‌توان به گوگل ، مایکروسافت و اپل اشاره کرد. استارت آپ با یک ایده ناب و خلاق شکل می‌گیرد.

آیا ایده منحصربه‌فرد به‌ تنهایی می‌تواند ضامن موفقیت یک استارت آپ باشد؟

خیر. ایده قدم اول است و پس‌ازآن راهی طولانی برای رسیدن به مقصد موفقیت وجود دارد، درنتیجه قدم‌های بعدی نیز مؤثر هستند.

یکی از این قدم‌های مهم، سرمایه‌گذاری است تا با استفاده از سرمایه و فراهم آوردن امکانات لازم بتوان ایده ذهنی را به مرحله تجاری شدن و درآمدزایی رساند.

نحوه سرمایه گذاری در استارت آپ ها باید به روش مناسبی صورت پذیرد تا ایده اولیه به ثمر برسد و کارآفرین و سرمایه‌گذار به سود زیادی دست پیدا کنند. در این مقاله سعی کرده‌ایم نکاتی مهم در مورد سرمایه‌گذاری در استارتاپ ها و شیوه‌های مختلف حمایت از استارت آپ ها را به شما معرفی کنیم.

سر تیترهای این مقاله به‌این‌ترتیب به شما ارائه می‌شوند:

  • سرمایه استارت آپ از کجا تأمین می‌شود؟
  • انواع سرمایه‌گذارها
  • نکاتی برای سرمایه‌گذاران در استارت آپ

سرمایه استارت آپ از کجا تأمین می‌شود؟

سرمایه‌گذاری شخصی:

در موارد معدودی برخی از کارآفرینان، سرمایه لازم برای ادامه کار را دارند و یا به دلیل اینکه ایده اشان کم سرمایه است نیازی به حمایت مالی ندارند.

روش‌های زیادی برای سرمایه‌گذاری در استارتاپ ها وجود دارد، مثل، سرمایه شخصی، کمک مالی از دوستان و آشنایان، سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران کلان یا خرد، وام‌های بانکی، سرمایه‌گذاری جمعی و …

شاید بهترین گزینه این باشد که یک سرمایه‌گذار بزرگ در استارت آپ سرمایه‌گذاری کلان کرده و خیال کارآفرین از تأمین منابع مالی آسوده باشد و دغدغه فراهم کردن پول لازم برای هزینه‌های کسب وکار را نداشته باشد؛ اما واقعیت چیزی غیرازاین است.

اکثر استارت آپ ها با سرمایه‌گذاری شخصی شروع به کار می‌کنند. معمولاً سرمایه‌گذاران بر روی ایده‌هایی که هنوز اجرایی نشده است ریسک نکرده و سرمایه‌گذاری نمی‌کنند.

به روش سرمایه‌گذاری از جیب خود کارآفرین، سرمایه‌گذاری شخصی می‌گویند. البته لزومی ندارد که حتماً پول خود کارآفرین باشد، وی می‌تواند روی کمک دوستان و خانواده خود هم حساب باز کند. در این روش خبری از سرمایه‌گذاران نیست. سرمایه شخصی می‌تواند هزینه‌های اولیه مثل ایجاد وب‌سایت یا خرید مواد اولیه را پوشش دهد.

درصورتی‌که کارآفرین سرمایه بیشتری داشته باشد حتی برای تبلیغات و بازاریابی نیز نیازی به گذاشتن وقت و جذب سرمایه‌گذار ندارد و تمام تمرکز خود را در اجرا و عملی کردن ایده خود می‌گذارد.

در اکثر مواقع استارت آپ هایی که با سرمایه شخصی پیش می‌روند زودتر به موفقیت می‌رسند. البته این نکته را باید در نظر بگیرید که فرآیند استفاده از سرمایه شخصی کمی کند است؛ زیرا در اغلب اوقات افراد به‌اندازه‌ای سرمایه ندارند که تمام‌کارها را بتوانند با سرعت پیش ببرند و امکانات لازم را برای خود و تیمشان فراهم کنند.

همچنین سرمایه شخصی همیشه به‌صورت نقد نیست و گاهی شامل دارایی‌های افراد مانند ماشین، خانه، طلا و … می‌باشد که تبدیل کردن آن به پول نقد پروسه‌ای زمان‌بر است و به‌صورت آنی در دسترس قرار نمی‌گیرد.

اگر کارآفرینی از سرمایه شخصی خود استفاده کند، به این دلیل که هزینه‌های اساسی استارت آپ را خود به عهده گرفته و تا جای مورد قبولی کار را پیش برده، می‌تواند برای ادامه راه از سرمایه‌گذار کمک بگیرد و درواقع در جلب اعتماد سرمایه‌گذار برای یک استارت آپ آماده یا حتی نیمه آماده موفق خواهد بود.

اینکه شما یک ایده خام پیش روی سرمایه‌گذار نمی‌گذارید و تا بخشی از راه را با حساب شخصی خود رفته‌اید می‌تواند انگیزه سرمایه‌گذاری در سرمایه‌گذار را بالا ببرد.

تا زمانی که شما روی ایده خود زمان نگذارید و زحمت نکشید و کار خود را باور نکنید دیگران نیز شمارا باور نخواهند کرد و این خود مانعی برای جذب سرمایه‌گذار است. سرمایه گذاران تمایل دارند تلاش کارآفرین برای محقق شدن ایده را ببینند و این را نشانه‌ای برای موفقیت حتمی استارت آپ می‌دانند.

سرمایه بیرونی:

گاهی سرمایه‌گذاری در استارتاپ ها از طریق منابع بیرونی انجام می‌شود. منابع بیرونی همان قرض است که کارآفرین پس از مدتی باید آن را به صاحب حقیقی یا حقوقی‌اش برگرداند. استفاده از سرمایه بیرونی کار راحتی است و با سرعت بالایی همراه است زیرا معمولاً افراد یا مؤسساتی هستند که این کار را برای شما انجام دهند (مثل مؤسسات مالی و یا بانک‌ها).

اگر کارآفرینی برای پیشبرد اهداف استارت آپی خود تن به قرض و وام می‌دهد باید آن را درست و به‌جا هزینه کند و آن را در فعالیت‌های پیش‌پاافتاده هدر ندهد و درواقع قرض خود را درزمینه کسب درآمد بیشتر هزینه کند. (به‌عنوان‌مثال اگر قصد راه اندازی رستوران را دارد با پول قرض گرفته شده، گاز و فر و تجهیزات آشپزخانه‌ای که میلیون‌ها تومان هزینه دارند را تهیه کند و هر چه سریعتر کسب و کار خود را راه بیاندازد و با پول وام حقوق افراد تیم را پرداخت نکند).

شراکت در سهام:

سرمایه‌گذار با متقبل شدن بخشی از هزینه‌ها و حمایت مالی از استارت آپ در سهام آن شریک می‌شود. به نسبت پولی که سرمایه‌گذاری می‌شود، سهام استارت آپ به نام سرمایه‌گذار می‌شود.

سرمایه‌گذاران خیلی به این شیوه تمایلی ندارند زیرا ممکن است ایده با موفقیت روبه‌رو نشود و سهام استارت آپ نتواند سرمایه هزینه شده آنان را جبران کند ولی در مقابل کارآفرینان از این روش استقبال زیادی می‌کنند زیرا مجبور نیستند بدهی خود به حامی مالی اشان را در کوتاه‌مدت و یا به‌صورت قسطی پرداخت کنند و همین مسئله باری از روی دوششان کم می‌کند.

زمانی که سرمایه‌گذار در سهام شریک می‌شود جزئی از تیم شده است و کارآفرین می‌تواند از وی به‌عنوان یک نیروی متخصص و باتجربه استفاده کند. این روش معایبی هم دارد و آن اینکه کارآفرین مجبور است تا انتهای کار با شخص یا اشخاص دیگری سهیم باشد و استقلال خود در تصمیم‌گیری و اجرای برنامه را محدود کند و گاهی ممکن است اختلاف‌هایی در این زمینه بروز کند که ادامه کار را برای طرفین مشکل کند.

البته شراکت در سهام معمولاً در استارت آپ هایی انجام می‌گیرد که دارای پروژه طولانی‌مدت هستند و برای طی مسیر خود نمی‌توانند با گرفتن وام و قرض هزینه‌های خود را پرداخت کنند.

انواع سرمایه‌گذارها

سرمایه‌گذاران با توجه به روش و فاز سرمایه‌گذاری و میزان سرمایه به سه دسته تقسیم می‌شوند:

  • فرشتگان سرمایه‌گذار: این سرمایه‌گذاران معمولاً در فازهای اولیه (مرحله هسته) به حمایت مالی از استارت آپ ها می‌پردازند. میزان سرمایه گذاری در این مرحله از لحاظ رقمی خیلی بالا نیست.
  • شتاب‌دهنده‌های استارت آپ: این سرمایه‌گذاران نیز در فازهای اولیه شروع به سرمایه‌گذاری می‌کنند و علاوه بر سرمایه، امکانات، محل کار، مشاوره، متخصص و … را نیز برای استارت آپ ها فراهم می‌آورند. آن‌ها در قبال سرمایه‌گذاری خود در سهام استارت آپ شریک می‌شوند.
  • شرکت‌های سرمایه‌گذار خطرپذیر: این شرکت‌ها در فازهای بالاتر شروع به سرمایه‌گذاری با مبالغ بالا می‌کنند. این شرکت‌ها باید دارای سایت باشند و معمولاً زمینه‌های موردعلاقه خود برای سرمایه‌گذاری را در سایتشان منتشر می‌کنند. کارآفرینان نباید به شرکت‌های سرمایه‌گذاری که فاقد سایت هستند اعتماد کنند.

نکاتی برای سرمایه‌گذاران در استارت آپ

  • پیش از انجام سرمایه‌گذاری باید استارت آپ و عملکرد و ایده اولیه آن کاملاً بررسی شود. یک سرمایه‌گذار باید بداند در چه زمینه‌ای سرمایه‌گذاری می‌کند و بهتر است از بین استارت آپ های مختلف آن تیمی را انتخاب کند که نسبت به آن دانش یا حتی تخصص دارد. (برای مثال، دندان‌پزشکان بر روی تکنولوژی‌های جدید دندانپزشکی سرمایه‌گذاری می‌کنند)
  • در سرمایه‌گذاری باید سابقه کارآفرین و یا تیم استارت آپ کاملاً بررسی شود و سپس برای سرمایه‌گذاری اقدام شود. اینکه چه مدت از شروع کار استارت آپ می‌گذرد؟ چرا بنیان‌گذاران تابه‌حال سرمایه موردنیاز خود را فراهم نکردند؟ آیا تابه‌حال از سرمایه شخصی یا دوستان و آشنایان در استارت آپ خود هزینه کرده‌اند یا خیر؟ و … می‌تواند نکات قابل‌تأملی باشند که معنای مهمی پشت آن نهفته است. سابقه بنیان‌گذاران و ارتباط دانش و تخصص آن‌ها با اهداف استارت آپ نکته مهم دیگری است که باید برای حمایت از استارت آپ ها به آن توجه کرد. البته لازم نیست پشت هر ایده‌ای یک دانشمند باشد اما افراد غیرمتخصص با دانش اندک هم نمی‌توانند تضمین خوبی برای موفقیت یک ایده باشند.
  • سلامت کار و شفافیت مسیر و اهداف، بسیار حائز اهمیت است. پیش از انجام سرمایه‌گذاری باید تمام جزییات استارت آپ کاملاً بررسی شود و هیچ نکته تاریک و مبهمی باقی نمانده باشد. اگر کارآفرینان در این زمینه کوتاهی کردند و تمایلی به باز کردن موضوعات نداشتند و یا رفتارهای ضدونقیض از خود نشان دادند باید به صحت گفته‌های آنان شک کرد و زمان بیشتری برای تحقیق و بررسی انجام داد. جلب اعتماد برای طرفین سرمایه‌گذار و کارآفرین از نکات کلیدی و اساسی در یک استارت آپ است.
  • یک سرمایه‌گذار در صورت داشتن سرمایه کافی می‌تواند روی طیف وسیع و متنوعی از استارت آپ ها سرمایه‌گذاری کند. ممکن است دراین بین چند ایده به‌صورت غیرقابل‌باوری رشد کرده و به موفقیت دست پیدا کنند که این امر می‌تواند ضرر احتمالی از شکست ایده یا ایده‌های دیگر را تا حد زیادی جبران کند. البته از اصول سرمایه‌گذاری این است که باید پول مازاد سرمایه‌گذاری شود، یعنی برای سرمایه‌گذاری، خانه، ماشین و لوازم ضروری زندگی فروخته نشود. زیرا در اینصورت با از بین رفتن سرمایه، زندگی فرد به کلی مختل می‌شود.

سرمایه‌گذار باید پولی را سرمایه‌گذاری کند که قدرت از دست دادنش را داشته باشد.

  • باید بررسی کرد بازاری که استارت آپ قرار است در آن فعالیت و درآمدزایی کند به چه میزان بزرگ و یا قابل‌توجه است. این رونق بازار نه‌تنها در زمان حال بلکه برای آینده هم باید موردتوجه قرار بگیرد. کارآفرین باید سرمایه‌گذار را قانع کند که ایده کسب‌وکارش می‌تواند در حال و آینده برای بازار جذاب باشد و مشتری‌های بی‌شماری را کسب کند. شاید ایده با خود، بازار جدیدی به وجود بیاورد که تا پیش‌ازاین نبوده است. معمولاً سرمایه‌گذاران به حمایت مالی از استارت آپ های نوآور و خلاق تمایل نشان می‌دهند. شناسایی پتانسیل بازار فروش ایده از اصول مهم پیش از سرمایه گذاری است.
  • سرمایه‌گذار باید یک ویژگی را در کارآفرین به‌وضوح ببیند و این ویژگی عملگرا بودن است. به این معنی که حرف‌های او فقط در حد حرف نبوده، بلکه روی ایده کارشده و تبدیل به کسب‌وکار شده باشد. اگر کارآفرین در مرحله‌ای باشد که محصولش در بازار مورداستفاده قرارگرفته است، سرمایه‌گذاران با فراغ بال به حمایت از استارت آپ ها می‌پردازند. یک ایده محصول شده خیلی جلوتر از ایده در سر و یا در دفتر کار مانده است.
  • درصورتی‌که استراتژی سرمایه‌گذار با کارآفرین همسو باشد امکان همکاری بین این دو خیلی بهتر پیش خواهد رفت و سرمایه‌گذار را درگیر روند کار می‌کند.
  • نباید این نکته را فراموش کرد که گاهی حس ششم سرمایه‌گذار نسبت به کارآفرین، استارت آپ و روند آن می‌تواند تأثیر بسزایی بر تصمیم‌گیری سرمایه‌گذار بگذارد. برقراری روابط مثبت و صادقانه می‌تواند در جذب سرمایه گذار مفید واقع شود.

نکاتی که در این مقاله ذکر شد هم برای کارآفرینان استارت آپی و هم برای سرمایه‌گذارانی که قصد سرمایه‌گذاری در استارتاپ ها را دارند بسیار مفید است. تلاش برای ساختن یک رابطه مالی دوطرفه می‌تواند طرفین معامله را به سود زیادی برساند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *