برندسازی یا برندینگ (Branding)، بحث مهم و داغی که توسط مدیران و یا افراد در جاهای مختلف مثل رستوران ها ، کافی شاپ ها و… می بینم . در ایران هم بیشتر از این که برند های مختلف مشغول به کار باشند مشاوران برندینگ نسبت به برند ها هستند و کشوری هستیم که از برند و برند سازی چیزی کم نداریم
در ابتدای این مقاله خود را لازم به ذکر این نکته می دانیم که مفهوم برندسازی با برندینگ از لحاظ علمی و اجرایی تفاوت دارد، که به اشتباه به جای همدیگر نیز استفاده می شود، فرآیند برندسازی بیشتر متمرکز روی ایجاد و افزایش سطح آگاهی برند می باشد و بواسطه برنامه های ترویجی و تبلیغاتی به ثمر مینشیند و طراحی هویت برند بخش اساسی این فرآیند محسوب می شود.
اما برندینگ به فر آیند مادری گفته می شود که در مجموع منجر به خلق ارزش مطلوب ما برای مشتری است، تمام چیزیهایی که مشتری در خصوص هویت تجاری شما، شامل حس، تجربه و تداعیات ذهنی باید بداند یا احساس به درک کند، شامل این مجموعه فعالیت هاست، در این مقاله ما برای جلوگیری از این پیچیدگی ها،برندسازی را معادل برندینگ قرار داده ایم، و هر جا برندسازی ذکر می شود، منظور ما همان برندینگ می باشد.
بماند که خیلیها هنوز هم نمیدانند که برند و برندینگ، فقط طراحی لوگو و انتخاب فونت سازمانی نیست!
نمیدانند که کل کار برندینگ به زبان ساده این است که شما قرار است “ذهنیت” مردم را نسبت به برندتان به شکل خاصی دربیاورید، خاص شوید و بنا به دلایلی، افرادی (خاص یا عام) به سمت شما بیایند و سراغ برندهای دیگر نروند.
در تمام این مسیر، همهی اِلِمانهای بصری برندتان از لوگو و فونت بگیرید تا مدل طراحی کارت ویزیت و بروشورتان، فقط و فقط یک ابزار برای برندینگ هستند و نه کل برندینگ!
دکتر امیر اخلاصی در کتاب اصول برندسازی خود می گوید، برای ایجاد برند، 8 ابزار در اختیار مدیران بازاریابی قرار دارد تا از طریق آن با مشتریان ارتباط برقرار کرده و یک برند قوی در بازار بسازند:
به طور کلی برندینگ، فرآیندی است که در طی آن به جایگاه احساسی و عاطفی یک محصول یا خدمت افزوده میگردد،
بدین وسیله ارزش آن برای مشتریان و سایر ذی نفعان افزایش مییابد.
به عقیده بزرگان عرصه برندسازی یا برندینگ:
برندینگ حاصل پیامها و گزارشهای رسانه هاست. هر قدر تعداد این پیامها بیشتر و محتوای آنها مطلوب تر باشد، نام تجاری قوی تر خواهد شد.
اَل ریس، لورا ریس، سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی
برندینگ دانشی است که با برتری دادن به یک برند (Brand) باعث افزایش اعتبار و شهرت آن برند در بازار رقابت میشود، اعتبار و شهرت یک برند به طور مستقیم می تواند منجر به فروش بیشتر و قیمت گرانتر محصولات وخدمات شود، به زبان دیگر برندسازی روش هوشمندانه تجارت و تولید ثروت است.
برندینگ چیزی بیش از ایجاد یک نام یا لوگوی خاص و زیبا برای یک مخصول یا خدمت است، برند سازی مسیری است که به واسطه آن مشتریان، محصولات و خدمات یک شرکت را درک و تجربه می کنند.
برندسازی ایجاد تمایزی منحصر بفرد است که برای مشتریان، کارکنان و مدیران سازمان اهمیت زیادی دارد. داشتن یک برند قدرتمند سبب می شود هزینه های یک شرکت به واسطه جلوگیری از سرمایه گذاری های نامناسب و بی هدف به طور کاملا محسوسی کاهش پیدا کنند.
سودآوری به واسطه جذب مشتریانی وفادار به طور چشم گیری افزایش پیدا می کند و از همه مهمتر برند یک شرکت تبدیل به دارایی ناملموس برای سازمان می شود که ارزش آن می تواند بیش از مجموع ارزش تمامی دارایی های فیزیکی آن سازمان باشد.
کارآفرینی و راه اندازی یک کسب و کار بدون تفکر برندینگ و محوریت برند برای آن یک اشتباه نابخشودنی در تجارت است!
اَل ریس، لورا ریس، سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی
از جمله ی دلایل مهم برندسازی در نزد سازمان ها، تمایل به رهبر بودن، پیشی گرفتن در صحنه ی رقابت و دسترسی کارمندان به بهترین امکانات به منظور دست یابی به مشتریان کم هزینه تر می باشد، منظور از مشتریان کم هزینه تر این است که در صورتی که مشتری با برند سازمان آشنا باشد و احساس مناسبی نسبت به آن داشته باشد، سازمان هزینه تبلیغات، زمان و… کمتری برای تبدیل وی به یک مشتری بالقوه یا وفادار متحمل خواهد شد.
ضرورت داشتن برند از این روست که با توجه به حرکت جوامع مصرفی به سمت مدگرایی، در اختیار داشتن برند (Brand) یا نامهای تجاری معتبر یکی از راهکارهای ایجاد تمایز و شخصیت به شمار می رود.اهمیت برند سازی برای مشتری بواسطه ی دانش مشتری از برند ایجاد می شود، که بواسطه تعدادی از عوامل ناشی می شود، اما شاید دو مورد زیر مهم ترین آنها باشند:
تاکنون دسته بندی های مختلفی از انواع برندسازی توسط اساتید این حوزه ارائه شده است و اگر بخواهیم برجسته ترین نوع این دسته بندی ها را برشماریم به شرح زیر است: